تــــازه

یا به روایتی : کهنگی نوین

تــــازه

یا به روایتی : کهنگی نوین

مثل "لکّه"

شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۵۹ ق.ظ

از سینما که می آیم بیرون، رو می کنم به علی - که از روی مرام، نزدیک نیم ساعت، معطّل خداحافظی من با دوستان شده - :

- حسّ شابدالعظیم دارم

پایه است به وضوح. و آن قدر بلافاصله موافقتش را اعلام می کند که من شک می کنم یک آن. نکند رودربایستی داشته باشد؟!

...

در طول مسیر تا رسیدن به حرم، مدام به این فکر می کنم که چرا باید بعد از دیدن این فیلم، هوای حضرت عبدالعظیم بزند به سرم!

درست است که محتوای این فیلم، دغدغه ی من بوده انگار، و درست است که از نظر ساخت هم بسیار دوست داشتنی ست، و درست است که سازنده ی این "لکه"، " محمدباقر مفیدی کیا" ست، ولی اینها که نشد دلیل!

:::

:::

و همه ی تلاشم برای فهمیدن، منجر می شود به یک چیز. چیزی که امیدوارم هیچ کس نخواهد از من، که بسطش دهم:

آدم "بعضی وقت ها" ، "احساس می کند" که تبدیل به یک حفره شده انگار، خالی شده تماماً. باید بگردد به دنبال کسی یا چیزی که پُرَش کند. همین.

و ایمان دارم آنگاه که  "بعضی وقت ها" مبدّل شود به "همیشه" ، و "احساس می کند" به "یقین داشته باشد" ،  کولاک می شود.

و بیشتر یقین دارم که اوج اعتلا، آن جاست که دیگر "آدم" ی به کار نباشد...
عاشق چیزهایی هستم که مرا سوق می دهند به این جور فکرها... مثل" لکه"

نظرات  (۳)

باعرض معذرت و پوزش فراوان! همه چیز رو که نباید توضیح داد که! منظورم این بود که حیف شد نشد برسیم خدمتتون و در معیت شما فیلم رو تماشا کنیم. 

پاسخ:
سلام
...
الحمدلله
  • معلومه دیگه
  • نمیدونم شاید! مثل همیشه ربط به این پست نداشته باشه ولی بنظرم قشنگه...

    """   خدایا در تنهایی مرا به لقایت امیدوار کن دربی کسی،در غربت و رنج با لهیب آفتاب مهرت مرا بسوزان وتنم را آب کن. فقط توان طاعت و عبادت خودت را در من بوجود بیاور.
    یاورا! یاریم کن. تااین راه را به سرعت بپیمایم. شوق دیدن اولیایت را دارم. مرا نا امید نگردان.
    بار الها! در مردن هیچ شک و شبهه ای برایم نیست. تردیدم در چگونه مردن است.
    آن مرگی را که تو دوست داری خواهانم. به غیر ذات مقدست کسی مرا به طرف آن مرگ راهنمایی نخواهد کرد و آن مرگ برایم سعادت است. آن مرگ چیزی جز شهادت نیست...
       """
    قسمتی از دفتر خاطرات شهید ابراهیم اصغری (معلم،دانشجو،ورزشکار،نویسنده،کاریکاتوریست،مداح و مسئول اطلاعات لشکر 31 عاشورا)

    پاسخ:
    سلام
    مثل همیشه، با ربط ها رو انتخاب کردین برای پست های بی ربط!
    ممنون.
    پس چه حیف که قسمت نشد مزاحمتان باشم.
    پاسخ:
    سلام
    با توجه به اینکه بنده صاحب این اثر نبودم، دقیقاً معنای شناسه ی "تان" را در کلمه ی "مزاحمتان" نفهمیدم!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی