"تدبیر" یا "تحقیر" ؟! مسئله این است...
دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۵۹ ب.ظ
یک چشمم اشک است و یک چشمم خون؛ حالا که دارم این چند سطر را می نویسم.
نمی توانم باور کنم آنها که واریز یارانه را "گدا پروری" می دانستند، با مردم کشورشان چنین کنند!
به خدایی که در همین نزدیکی است قسم، تا به حال نتوانسته ام به چهره ی افرادی که در این عکس ها حضور دارند، خیره شوم.
خجالت می کشم...
خجالت می کشم از این همه "تدبیر" به سبک "تحقیر" !
این روزها مدام این بیت، می آید توی صفحه ی ذهنم، که :
هر که گریزد ز خراجاتِ شاه
بارکشِ غول بیابان شود...
بر هم زده خواب راحت شبهایم
دلواپس نانِ سفره ی فردایم
گفتی اس ام اس بزن ،زدم گفتی که
داراتر از این یک سبد کالایم
**********************
کالا و سبد به ما تعلق نگرفت
نه روغن و نه مرغ و نه فندق نگرفت
صد وعده به ما داد چو خوبان و یکی
بر سفره ی ما رنگ تحقق نگرفت
******************
گفتم که چو آمدی شفا آوردی
موسای زمانی و عصا آوردی
کالا و سبد تمام ارزانی تو
تو رای خودت به لطف ما آوردی
********************
گفتی تو نیامدی که فریاد کنی
چون" بنده خدا " افاده بنیاد کنی
چون سیبِ زمینی اش سبد آوردی
تا سفره ی ما ز فقر آزاد کنی
**********************
تدبیر و امید اگر زخود ساخته ای
بر ملت خوش بین خود انداخته ای
چون" بنده خدا "به ریش ما خنده مکن
تو ملت خود هنوز نشناخته ای
*********************
تصویر تو را به دل زدم می دانی؟
تا کم شود اندوه و غمم می دانی؟
حالا به سبد رام نگردد دل من
ای منتخب رای خودم می دانی؟
*********************
حالا که برای بچه ام بابایم
در چشم زنم عزیزم و آقایم
از بخت بد همسر و فرزند ببین
هی چشم به راه سبد کالایم!
*********************
هر روز نمک به زخم مردم نزنید
هی داس به ساقه های گندم نزنید
کالا و سبد گره زکس وا نکند
چون" بنده خدا" چنین توهُم نزنید
********************
تا پرچم تدبیر شما بر پا شد
گفتم که به کامم همه ی دنیا شد
دنیا که نشد به کام من هیچ ،ببین
دلواپسی ام یک سبد کالا شد
*******************