گر جهنّم می روی...
چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۴۴ ق.ظ
خسته شده ام به خدا ...
از زندگی در میانه ی عالم فرومایگی ...
- ۹۳/۰۱/۲۷
تــــازه
یا به روایتی : کهنگی نوین
بایگانی
- خرداد ۱۳۹۴ (۳)
- فروردين ۱۳۹۴ (۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲)
- دی ۱۳۹۳ (۴)
- آذر ۱۳۹۳ (۳)
- آبان ۱۳۹۳ (۳)
- مهر ۱۳۹۳ (۳)
- شهریور ۱۳۹۳ (۴)
- مرداد ۱۳۹۳ (۴)
- تیر ۱۳۹۳ (۲)
- خرداد ۱۳۹۳ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۵)
- فروردين ۱۳۹۳ (۳)
- اسفند ۱۳۹۲ (۵)
- بهمن ۱۳۹۲ (۴)
- دی ۱۳۹۲ (۸)
- آذر ۱۳۹۲ (۱۱)
- آبان ۱۳۹۲ (۹)
- مهر ۱۳۹۲ (۶)
- شهریور ۱۳۹۲ (۵)
- مرداد ۱۳۹۲ (۳)
- تیر ۱۳۹۲ (۵)
آخرین مطالب
-
۹۴/۰۳/۲۶باز خوانی!
-
۹۴/۰۳/۲۱اتوبوس!
-
۹۴/۰۳/۰۸فقط برای خودت...
-
۹۴/۰۱/۲۱خوب شد...
-
۹۳/۱۲/۱۳فاطمیه...
-
۹۳/۱۱/۱۲یواشکی ها
-
۹۳/۱۱/۰۶ایستاده ایم... 2
-
۹۳/۱۰/۲۹...والله مُتِمُّ نوره...
پیوندها
پیوندهای روزانه
پاسخ:
سلام
...کاش...
سلام
...کاش...
با سلامی تازه!
خوشحالم از اینکه حالا شیرینی سوهان لای دندان را حس می کنم و دیگر به مسواک هم فکر نمی کنم! برای بیات شده ای چون من، تازه شدن زین پس واجب می شود.
(اگر اجازه بفرمایید خواهان آن هستم که لینک بلاگتان به پنجره ی ما برکت بدهد!)
پاسخ:
سلام
خیلی خیلی خوش اومدین!
پنجره حتی اگه بیات هم شده باشه - بر فرض محال- باز هم مسبب تازگی میشه!
فقط یه نصیحت پدرانه: حیفِ پنجره، که رو به تازه باز بشه!
مانده ام چه بگذارم اسم خودم را ...
فرشته که نیستم ...
آدم ...؟
اشرف مخلوقات ...؟
....
بنده .....
این آخری از همه شیرین تر است به کام روحم ....
باشم ....کاش .....