تــــازه

یا به روایتی : کهنگی نوین

تــــازه

یا به روایتی : کهنگی نوین

بهشت...

جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۴۴ ق.ظ

آیینه ی هرچه زشت، افتاد و شکست...

در بازی سرنوشت، افتاد و شکست...

یک دل به کفم بود که آن هم شب پیش

در خطّه ای از بهشت، افتاد و شکست...


:::::

امام رضا 1

:::::


این چند روز، پیش حضرت رضا - علیه السلام - یه جمله مدام میاد توی ذهنم.

یه جمله از "جان کافی" ؛ اون غول بزرگ سیاه مهربون در مسیر سبز؛

اون لحظه ی آخر که داشتن روی صندلی جرقّه اعدامش می کردن:

از این چیزی که هستم، متأسفم...



  • ۹۲/۰۵/۲۵
  • زین العابدین تقی پور

شعر

وبلاگ تازه

امام رضا

رباعی

نظرات  (۳)

نزدیک نگاه تو

دلم

دور ز غم هاست ....

 

السلام علیک ایها الرئوف .....

پاسخ:
سلام
... وَ یَرُدُّونَ سَلامی... وَ اَنَّک حَجبتَ عَن سمعی کلامَهم...
همین، همه چیز است...

متاسفم ...

چه خوب که بعضی حرف ها را که شاید جرئت گفتنشان نباشد بشنویم از زبان دیگری ....

متاسفم ....

مددی ...یا جبار ...

پاسخ:
سلام
...

این دو بیت حافظ رو خیلی دوست دارم

میرم حرم واسه خودم میخونم

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی

دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد

پاسخ:
سلام
احسنت به این انتخاب!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی