"لکّه" ای از اکسیژن...
توی این وانفسای سینمای ایران-که گویا جناب مرده شور خودشون صاحب عزا تشریف دارن-
بعضی از اتّفاقات، حکم کپسول اکسیژن رو دارن؛ توی این هوای دودآلود!
مثلاً سر به مهر -با وجود چند نکته ی قابل بحثش- بعد مدّت ها، یه حالی داد به شُش های بینوای ما.
( که شاید به وقتش مفصّل درباره ش بنویسم)
و این اتّفاق اخیر که خدا می دونه ذوق کردم از شنیدنش:
جناب محمّدباقر مفیدی کیای عزیز - که این واژه ی "عزیز"، بسیار ناچیزه در مقابل ارادتم به او- بعدِ چند اثر، از جمله فیلمِ دیدنی "... و دیگر هیچ نبود" ، و کلیپ بی نظیر و تحسین برانگیز*" ایستاده ایم..." ، دست به کار فیلم جدیدش با نام "لکّه" شده، که قراره در جشنواره عمّار، اوّلین اکرانش رو داشته باشه. بی صبرانه و منفجرانه(!) منتظرِ یه نفسِ عمیق با اکسیژن خالص سیاسی هستم...
--------------
* البتّه برای بعضی ها، صفت "خانمان سوز" هم به این صفت ها اضافه میشه!