تــــازه

یا به روایتی : کهنگی نوین

تــــازه

یا به روایتی : کهنگی نوین

خری که از پل گذشت...

شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۲۲ ق.ظ

کاملاً یادم هست بعضی دغدغه های روزهای اوّل دانشجویی را،

که یکی شان منجر شد به تولّد یک رباعی،

دغدغه ای که روال شده است این روزها انگار!

:::::

و همین رباعی، کافی ست که مرا یاد همیشه ام بیندازد... یاد خرهایی که از پل گذشتند...

و یادآوری اش کافی ست که شرمنده ترم کند در این شب های میلاد حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه...


هستند عجین، دوستی و دوری ها

از هجر تو نیست رنج و رنجوری ها

ماها که نه - مدّتی ست دانشجوییم-

در یاد تو اَند پشت کنکوری ها !


---------------------------------

پاورقی: خوش به حال آنها، که گمان می کنند منظور از "کنکور"، فقط "کنکور" است...
  • ۹۳/۰۳/۲۴
  • زین العابدین تقی پور

شعر

وبلاگ تازه

کنکور

نیمه شعبان

مذهبی

امام زمان

رباعی

نظرات  (۱۰)

سلام

شرمنده دیر به دیر به سایتتون سرمیزنم...

میدونم خیلی دیر شده ولی دلم می خواد بگم ...

 

آقاجان ...

 هر روز برای آمدنت دعا می کنیم و برای نیامدنت هزار کار ....

اللهم عجل لولیک الفرج

 

خوب ،خوش ، خرم و همیشه تازه باشید ....

 

و دیگر هیچ ... 

پاسخ:
سلام
دشمنت شرمنده.
چه خوب که حتی دیر به دیر، سر می زنی!
مخلصیم.
تفسیر تازه 
پاسخ:
سلام
تمامی حقوق مادی و معنوی این کتاب، متعلق به تازه می باشد. گفته باشم!

وقول دیگری از جناب لطیفیان:

برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریه ی چشم انتظارها

از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو
حاجت روا شوند هزاران هزارها

یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها

از درد بی حساب فقط داد میزنم
آیا نمیرسند به تو این هوارها

ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها

باید برای دیدن تو "مهزیار" شد
یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها

دیگر برای تو صدقه رد نمیکنم
بیهوده نیست اینکه گره خورده کارها

یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاد بارها

شب ها بدون آمدنت صبح می شوند
برگرد ای توسل شب زنده دارها

این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند
یا ایها العزیز تمام ندارها

 


پاسخ:
سلام
و باز هم انتخاب عالی!
دمتون گرم!
... خیری ندیده ایم از این اختیارها... الحق

یا فکر غذا و نان و آب و دسریم

یا در تب و تاب سایت و میل و هکریم

ما گم شده ایم بین دنیا و گناه

انگار نه انگار که ما منتظریم

پاسخ:
سلام
بعضی وقت ها تنها سکوته که حرفی برای گفتن داره... تنها سکوت...
ممنون از این مهمونی ِ رباعی تون...
و ممنون تر، از الطاف مکررتون...
سلام 
+++
پاسخ:
سلام
***
سلام....
عید بر شما مبارک باشه انشاالله
به نظرم رسید به مناسبت میلاد حضرت صاحب(عج) این شعر از آقای برقعی رو بنویسم:

ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

مانند مرده ای متحرک شدم ، بیا
بی تو تمام زندگی در عدم گذشت

می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت

دنیا که هیچ،جرعه ی آبی که خورده ام
از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت

بعد از توهیچ رنگ تغزل ندیده ام
از خیر شعر گفتن،حتی  قلم گذشت

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده،که این جمعه هم گذشت

مولا شمار درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

حالا برای لحظه ای آرام می شوم
ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت
...................................................
اللهم عجل لولیک الفرج
                                                  
                                                
پاسخ:
سلام
عید شما هم پر از برکت!
عجب انتخاب نابی! احسنت به شاعر و گزین کننده!
ممنون
و به قول جناب لطیفیان:
... مزرعه ی عاشقان به بار می آید
گریه ی ما یک زمان به کار می آید
...حرف بزرگان ما دوتا شدنی نیست
او که بگوید، سرِ قرار می آید...
  • الهام نظری
  • یاد این حرف افتادم که میگن آرزوهاتونو یه جایی بنویسید چون خدا یادش نمیره ازش چی میخواین اما بنده بعد از اینکه به خواسته اش میرسه یادش میره چی خواسته بود
    از بس خودم به این حس دچار میشم دلم نیومد نظر ندم

    راستی سلام
    گرچه دیره ولی عیدتون مبارک

    و درضمن مسابقه رباعی که راه انداختید هم جالب بود.متاسفانه نمیتونم توش شرکت کنم.
    همیشه به حال اونایی که میتونن شعر آیینی بگن غبطه خوردم و فکر کنم همیشه باید به همین غبطه قناعت کنم


    پاسخ:
    سلام
    عید شما هم مبارک!
    خیلی خیلی خوش اومدین به "تازه" !
    این جمله تون - مثل بقیه ی نوشته تون- خیلی دقیق و ایضاً عمیق بود و شاید هم یه درسی به امثال من:
    " ... فکر کنم همیشه باید به همین غبطه قناعت کنم... "
    ذهنم مشغول شد.
    ممنون... حقیقتاً

    نفرمایید ... رباعی هاتون بسیار زیبان ...

    دید رس چه واژه ی تازه و جالبیه ...

    موفق باشید و تازه ....(-:

    پاسخ:
    بزرگوارین.

    متشکرم ...

    بله برای خودم هستند .

    پاسخ:
    سلام مجدد
    پس یادم باشه -برای حفظ آبروم- رباعی های "تازه" رو دور از دید رس شما قرار بدم...

    با آمدنت بهار را گم کردم

    لبخند زدی انار را گم کردم

    وقتی که طلوع کردی از عمق دلم

    پس کوچه انتظار را گم کردم

    .....

    سلام ...عیدتان مبارک ....

    می فهمم این حرف را ....و چه سختی ها که با نگاه عزیزشان بر ما آسان نشده است ....

    توفیق یادشان را هم ...از خودشان باید خواست ....

    که کریم ....جز بخشش بی حساب ...مرام و مسلکی ندارد .....

     

    فرماندهی زمانه با شخص شماست

    هر بخشش بی بهانه با شخص شماست

    رویای پر از واژه و آرام دلم

    یک صحبت عاشقانه با شخص شماست

    ......

     

    پاسخ:
    سلام
    ایام بر شما هم مبارک!
    جداً ممنونم از این وقت گذاری با حوصله تون.
    این رباعی ها سروده ی خودتونه؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی