خری که از پل گذشت...
کاملاً یادم هست بعضی دغدغه های روزهای اوّل دانشجویی را،
که یکی شان منجر شد به تولّد یک رباعی،
دغدغه ای که روال شده است این روزها انگار!
و همین رباعی، کافی ست که مرا یاد همیشه ام بیندازد... یاد خرهایی که از پل گذشتند...
و یادآوری اش کافی ست که شرمنده ترم کند در این شب های میلاد حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه...
هستند عجین، دوستی و دوری ها
از هجر تو نیست رنج و رنجوری ها
ماها که نه - مدّتی ست دانشجوییم-
در یاد تو اَند پشت کنکوری ها !
---------------------------------
سلام
شرمنده دیر به دیر به سایتتون سرمیزنم...
میدونم خیلی دیر شده ولی دلم می خواد بگم ...
آقاجان ...
هر روز برای آمدنت دعا می کنیم و برای نیامدنت هزار کار ....
اللهم عجل لولیک الفرج
خوب ،خوش ، خرم و همیشه تازه باشید ....
و دیگر هیچ ...